مسافر خسته من بارسفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود
میخواست که از اونجا بره اما نمیدونست کجا
دلش پرازگلایه بود ولی نمیدونست چرا
دل که به جاده میسپرد کسی اونو نگاه نکرد
نگاه عاشقونه ای واسه ی اون دعا نکرد
دفتر خاطراتشو رو طاقچه جا گذاشت و رفت
عکسای یادگاریشو برای ما گذاشت و رفت
دل که به جاده میسپرد کسی اونو صدا نکرد
نگاه عاشقونه ای برای اون دعا نکرد
حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمیزنه
تو لحظه های بی کسیش پرنده پر نمیزنه
با کوله بار خستگی تو جاده های خاطره
مسافر خسته من یه عمره که مسافره،یه عمره که مسافره..53513 بازدید
19 بازدید امروز
3 بازدید دیروز
51 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian